سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش را احراز نکند، مگر کسی که درس خود را ادامه دهد . [امام علی علیه السلام]
نسل آفتاب - فصلنامه نسل آفتاب (دانشجویان دانشگاه آزاد شهریار - شهر قدس)
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
: جستجو
اوقات شرعی

» درباره من
نسل آفتاب - فصلنامه نسل آفتاب  (دانشجویان دانشگاه آزاد شهریار - شهر قدس)
نسل آفتاب
نام نشریه : فصلنامه نسل آفتاب *** زمینه فعالیت : علمی، فرهنگی، سیاسی و ادبی *** گستره توزیع : دانشگاه آزاد شهریار-شهرقدس *** مدیر مسئول : ابراهیم امیری **** سـردبـیـر : سـعـیـد کـریـمـی **** هـیـئـت تـحــریـریـه :مـهــران غـریـب ** احسان غرشی **یوسف اسماعیلی ** سمانه آهنگر ** مهسان ایرجی فر ** زهرا جابلاغی ** رویا سلـطانـی ** سـحر هــادی پـناه *** مــدیــراجـرایـی : اکـبـر مـحـمـدی

» آرشیو مطالب
Hafte aval
پاییز 1386
بهار 1386

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
روزنگار روزهای دانشجویی در کره

» لوگوی لینک دوستان




» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب
»» شماره جدید نسل آفتاب منتشر شد . . .

شماره پنجم



نوشته های دیگران

»» در سوگ ریحانه

ای همیشه جاری! ای بهار کوتاه! ای ترنم باران وحی! در شکوه مقام تو حیرانم که معنویت رشته‌های چادرت دست نیاز می‌آویزد و معرفت به غبار آستان خانه‌ات بوسه می‌زند. برهوت این دنیای خاکی شایان میزبانی چشمه سار همیشه جاری تو را نداشت. تو که در آیینه زخم‌ها و داغ‌ها و در هجران پدر غریبانه زیستی و در وداع شبانه‌ات با پهلویی شکسته، خانه گلین را به امید آغوش بهشتی پدر ترک گفتی...

                                                یا زهرا

چه مصیبتها که نکشیدی، آری فقط ده روز از مصیبت عظمای ارتحال رسول گذشته بود در این مدت کوتاه حوادث بزرگی بر تو رخ داد که تو را برای اعتراض به مسجد کشاند و به خطابه ای آتشین واداشت. هیچکس آیا توانسته غم تو را در سوگ پدر به تصویر بکشد جز ناله های بیت الاحزان فاطمه، در اندوه جگر سوز علی سلام ا... علیه، در مواجهه با فاطمه میان در و دیوار و گاه شستن صورت نیلی و بازوی کبود فاطمه هیچ هنرمند عارفی توانسته است مرثیه بسراید آنچنانچه که از عقل رنج آدمی در چروکهای پیشانی علی خبر دهد و وسعت غمهای علی را در پهنای اشک علی بشناسد جز بار اشک پهنای علی؟ اینها دردهایی که اگر نویسنده احساس داشته باشد خاکستر میکند و قلم را اگر به تعداد درختان عالم باشد می سوزاند و دفتری به پهنای گیتی را آتش می زند انگار که تاریخ را در سرزمین شیعه با خون رقم می زنند با مظلومیت خون پیغمبر خدا، حال فاطمه؛ فاطمه ای که شویش را جلوی چشمانش به قل و زنجیر  کشیده اند و کشان کشان می برند کمر زهرا خم شده، حال جلوی خانه علی و فاطمه مملو از گره ی آتش است، چه آتشی، آتشی که شعله هایش مهرخانه علی و فاطمه را نمی تواند بسوزاند درب خانه به صدا در می آید. کیست که در را وحشیانه میکوبد و چه کسی پشت در، فاطمه آری فاطمه و درب، درب با فشار باز می شود ومیخهای درب جایی را برای فروبردن می خواهند، پهلوی فاطمه است که درآن فرو می رود وآهی می کشد و صدایش تا عرش می رود چه کردند بهتر است بگویم چه ها کردند، طفل، آری طفلی که در شکم است.طفلی که اسمش نیز معلوم شده است نمی توانم دیگر قلمم را روی کاغذ حرکت دهم این آیا واقعاً انسان بودند فاطمه در بستر بیماری ات نور عمر فاطمه خاموش شده است.

چون فاطمه درگذشت، امیرالمونین او را پنهان به خاک سپرد و آثار مقبر او را از میان برد، سپس رو به مزار پیغمبر کرد و گفت: از من و از دخترت که به دیدن تو آمده و در کنار تو زیر خاک نهفته است بر تو باد درود! خدا چنین خواست که او زودتر از دیگران به تو بپیوندد پس از او شکیبایی من به پایان رسیده و خویشتن دار من ا دست رفته اما چنان که در جدائی تو صبر را پیشه کردم در مرگ دخترت نیز جز صبر چاره ندارم که شکیبایی بر مصیبت سنت است . ای پیغمبر خدا تو بر روی سینه من جای داری! ترا به دست خود درخاک سپردم، قرآن خبر داده است که پایان زندگی همه به سوی خداست. اکنون امانت به صاحبش رسید زهرا از دست من رفت و نزد تو آرمید  ای پیغمبر خدا پس از او آسمان و زمین زشت می نماید و هیچگاه اندوه دلم نمی گشاید چشمانم بی خواب و دل از سوز غم کباب، تا خدا مرا در جوار تو ساکن گردانین، مرگ زهرا ضربتی بود که دل خسته و غصه ام را پیوسته گردانید و چه زود جمع ما را به پریشانی کشانید شکایت خود را به خدا می برم و دخترت را به تو می سپارم خواهد گفت که امتت پس از تو با وی چه ستمها کردند آنچه خواهی از او به جو و هر چه خواهی بدو بگو تا سردل تو بگشاید و خونی که خورده است بیرون آید و خدا که بهترین داور است میان او و ستمکاران داوری نمیبد، سلامی که به تو می دهم درود است و نه از ملامت و نه از روی شوق است نه کسالت. اگر می روم نه ملول و خسته و اگر می مانم نه به وعده خدا بد گمانم و چون شکیبان را وعده داده است در انتظار پاداش او می مانم که هر چه هست از اوست شکیبایی نیکوست اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود همیشه در کنار قبرت می ماندم و در این مصیبت بزرگ چون فرزند مرده ای جوی اشک از دیدگانم می راندم خدا گواهست که دخترت پنهانی به خاک می رود و هنوز روزی چند از مرگ تو نگذشته و نام تو از زبانها برفته حق او را بردند و میراث او را خورند.

متأسفانه جای مزار دختر پیغمبر نیز روشن نیست، از آنچه درباره مرگ او نوشته اند و کوششی که در پنهان داشتن این خبر به کاربرده اند معلومست که خانواده پیغمبر د راین باره خالی از نگرانی نبوده اند علمای شیعه روایتهایی آورده اند که نشان می دهد دختر پیغمبر را در بقیع به خاک سپرده اند. به روایتی برای پنهان داشتن قبر دختر پیغمبر صورت هفت قبر و بر روایتی چهل قبر ساختند بامداد آنروز می خواستند جنازه دختر پیغمبر را از قبر بیرون آورند و بر آن نماز بخوانند چون با مخالفتد شدید و تهدید علی روبه رو شدند از این کار چشم پوشیدند و به هر حال پنهان داشتن قبر دختر پیغمبر ناخشنود بودن او از کسانی چند نشان می دهد و پیداست که او می خواسته است با این کار آن ناخشنودی را آشکار سازد.

آری، آری فاطمه چشم از دنیای پر از نیرنگ بسته است و آرام در کنار پیغمبر خوابیده است دیگر کسی او را به خاطر گریه های شبانه اش سرزنش نمی کند. آری نور شمع عمر فاطمه به پایان رسیده است.

                                                                                                                                      زهرا جابلاغی



نوشته های دیگران

»» آبجی کماندو

امروز تویه میدان آرژانتین تبلیغاتی را دیدم که مرا سخت به فکر فرو برد ...

خدا پدر نیروی انتظامی را بیامرزد که طرح مبارزه با بدحجابی را راه انداخت ... پوستر تبلیغاتی آموزش دفاع شخصی که طرح گرافیکی آن بسیار سوال برانگیز بود وقتی در سطح میدان پخش می شد سوالات بسیاری را در ذهن مردم ترسیم می کرد ... من هم مثل بقیه وقتی پوستر به دستم رسید از خودم پرسیدم این یعنی چه!!!! ؟؟؟؟؟؟

 

یعنی این خانم بدحجابه آقا پلیسه اومده بزنه اونم از خودش دفاع کرده ؟؟؟‏

یعنی اون آقاهه آدمه بدیه اومده مزاحم اون خانومه شده اونوقت خانم کماندو بوده زده لهش کرده ... ؟؟؟

یعنی میری ددر مواظب باش خیابونه امن نیست ؟؟؟‏

یعنی طرح امنیت اجتماعی سرکاریه ؟؟؟

یعنی پسرها و مردها باید از خانوما بترسن ؟؟‏؟

یعنی خانوما لولو هستن ؟؟

یعنی بعضی از آقایون لولو هستن ؟؟

یعنی کشورهای دیگه هم خانوما بلدن بزنن له کنن ؟؟؟

یعنی خانوما در ایران امنیت ندارن ؟؟؟

یعنی وکلا،قضات و دانشجویان هم باید دفاع شخصی آموزش بینن ؟؟

یعنی هیچ کس امنیت نداره ؟؟؟

یعنی وقتی مدرک بین اللمللی می دن- کشورهای دیگه هم بدرد می خوره ؟؟؟

یعنی اون دختر کوچولو چی داره که اون آقا گندهه می خواد اذیت کنه ؟؟؟

یعنی طرح امنیت اجتماعی جولویه این زور گیری ها را میگیره ؟؟؟

یعنی این موسسات با این تبلیغاتشون نمی خوان اخاذی کنن ؟؟

یعنی ...

 

نظر شما چیه ؟؟‏؟

 



نوشته های دیگران

»» عکس ... !!!

به نظر شما عکسهای زیر حامل چه پیامی هستند !!! (در قسمت نظرات)

 

 



نوشته های دیگران

»» دانشگاه گل و بلبل

 

سالروز تاسیس دانشگاه گل و بلبل ببشخید آزاد اسلامی مبارک باد ....

  

نمی دونم امروز تویه کلاسهای دانشگاه چه خبره قطعاً امروز سوژه بچه ها متلک و مسخره کردن دانشگاه آزاد بیچاره و مسئولین مظلومه اونه. ولی از یک خصوصیت آقای جاسبی خوشم میاد اونم دل و جراتیه که داره ... همیشه با اینکه می دونه منتقدین زیادی داره ولی تو همه برنامه ها حاضر میشه !؟ تویه بهمن ماه پارسال برنامه برادر حسنی جون و چند شب پیش هم که تو شب شیشه ای ظهور کرد... ما کاری به برنامه لوس وآقای رشید پور ندارم، خوبه فرزاد از یه طرف و کاردان از طرفه دیگه یه برنامه ساختن که رشیدپور بتونه از روی اون کپی برداری کنه بگذریم ... من نمی دونم این دانشگاه آزاد چه ظلمی کرده که اینهمه درباره اون نقد و نظر هست. ولی بدجوری حال آقای جاسبی تویه نظرسنجی گرفته شد. ... آخی ... بمیرم ... بابا شما که رگباری نقد می کنی!! نمی گی فرزند دلبندت پسر کاکل زریت، دختر مامانیت با کلی دعا و راز و نیاز و سفره صد و بیست چهار هزار پیامبر بالاخره دانشگاه آزاد اونم رشته وزق شناسی دانشگاه علی آباد کتول قبول شده و الان کلاس میزاری میگی بچمون دانشجوهههههههههه... !!! ؟؟؟ چرا اینقدر به روح آقای جاسبی صلوات نثار می کنی ؟؟ آخه چرا !!؟؟ بدکردن یه دانشگاه راه انداختن که باهاش کلاس بزاری یا دیگه از دست خواستگار نداشتن بگی من فعلا می خوام ادامه تحصیل بدم... چه ادامه تحصیلی !!!

دیروز استاد روش تحقیق می گفت دانشگاه آزاد هرجا تاسیس شد به دنبال خودش فرهنگ و اقتصاد برد . همین شهرقدس خودمون قبل از تاسیس دانشگاه ازاد کسی جرات نمی کرد از توش رد بشه می گفتن آدمخوارن، گرگ می خوردت و ... ولی الان همه خانه و زندگیشونو فروختن و یک تاکسی خریدن انداختن تو خط دارن باهاش کار می کنن.... وضعشون هم توپ شده ... بعد یکی از بچه ها تیکه انداخت گفت استاد باکلاس هم شدن ... همه خندیدن ولی واقعیت داره ... رویه فرهنگ اونها تاثیر گذاشته . دیگه بچه های زعفرانیه و نیاوران را تحویل نمی گیرن باید بیای ببینی چه تریپایی که نمی زنن.. . خوب این خیلی خوبه . مگه بده پانصد هزار تومن میدی میای تو یونی آزاد اسلامی خیلی چیزایی که تو جامعه نمی بینی اینجا می بینی والبته انجام بدی ... (وای وای وای حرفهای بد ...)

 

 

می گن فضای دانشگاه آزاد بسته است . می گن پول نشریاتش از پول خود دانشجو هاست. خوب می خواستی از جیب آقای احمدی نژاد باشه ... خوب بابا دانشگاه غیرانتفاعیه دیگه !!! (البته کاری نداریم که نمی زارم حرفتو با پوله خودت بزنی) خدا را شکر کن که پولش به جیب شهرام جون نمی ره ...

فکره بد نکنید ! عکس تزئینی است

کاری نداریم ... داره یواش یواش سیاسی میشه ... برای اینکه دانشگاه مارو بشناسید چند تا از تستهایی که در شماره قبلی نشریه چاپ کردیمو میزاریم . البته چون شما یک دانشجویه واقعی هستید و همیشه دنبال تحقیق و بررسی موضعات هستید، جوابشو خودتون پیدا کنید و علامت بزنید ...

باریکلا دانشجویه خوب ...

آفتابی باشید و سربلند

اینکه بی سواد و پشت کنکوری نیستیم را مدیون چه کسی هستیم ؟

الف ) آقای                                            ب ) عبداله

ج ) جاسبی                                            د ) همه موارد

 

وقتی دانشگاه قلعه حسن خان قبول شدی چه احساسی داشتید ؟

الف ) احساس کردم خیلی آدم شدم                                  ب ) لخت شدم سینه زدم

ج ) از اینکه برای نداشتن خواستگار بهونه خوبی داشتم، خوشحال بودم            

د ) در پوست خودم ترکیدم

 

چرا هیچ وقت خودروی رئیس دانشگاه را در پارکینگ نمی‌بینیم ؟

الف ) رئیس دانشگاه خودرو ندارد                                                ب ) کلاس خودروی رئیس به کلاس دانشگاه نمی خورد

ج ) خودروی رئیس دانشگاه خاکی میشود             د ) رئیس دانشگاه اصلاً به دانشگاه نمی‌آید

هدف از ساختن دانشگاه آزاد در 20 کیلومتر شهر چه بود است ؟‏

الف ) ایجاد اشتغال                    ب ) رشد شهر در 40 سال آینده             ج ) استفاده دانشجویان از هوای گرم - معتدل و سرد بیابان

د ) دسترسی سریع دانشجویان شهرستانی به جاده

رابطه دانشجویان با حراست مانند..........است

الف )رابطه دو برادر             ب )رابطه دو دوست

ج )رابطه اشک و لبخند            د )رابطه لیلی و مجنون 

 

وضعیت اساتید دانشگاه چگونه است؟

الف )آفتابی معتدل                             ب)کمی تا قسمتی ابری                        ج ) بارانی همراه با مه غلیظ

د ) وضعیت اساتید این قسمت در سازمان استاد شناسی ثبت نشده است

در کدام منطقه هنوز واحدی از دانشگاه آزاد تاسیس نشده است ؟

الف )زیر پونز (نقطه صفر مرزی)                           ب ) قطب شمال و حومه

ج ) رشته کوه‌های آلپ                                       د ) جزایر قناری

 



نوشته های دیگران

<      1   2   3      >

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
به فکر خودمان باشیم ...
[عناوین آرشیوشده]